
هدف گذاری بر روی KPI در دیجیتال مارکتینگ
هدف گذاری بر روی KPI در دیجیتال مارکتینگ باعث میشود تحلیل شاخصهای کلیدی عملکردمان در گوشهای رها نشود.
به عنوان دیجیتال پلنر باید، بتوانیم شاخصهای کلیدی عملکرد را ابتدا تحلیل، سپس هدفگذاری و در نهایت کنترل کنیم.
به کرات مشاهده میشود که دیجیتال پلنرها، شاخصهای کلیدی عملکردی که در استپ پلن تحلیل دیجیتال، تحلیل و ارزیابی کردهاند را گوشههای بگذارند و به حال خودش رها کنند. اگر شاخصهای کلیدی عملکرد را پس از تحلیل، وارد مرحله هدف گذاری نکنیم، نمیتوانیم آنها را به مدلهای بودجه و استراتژی دیجیتال مارکتینگمان گره بزنیم.
شاخصهای کلیدی عملکرد را به بودجه متصل کنیم
هدف گذاری بر روی شاخصهای عملکرد به شدت به بودجه وابسته است.
به خصوص به کمپینهای PPC.
ارتباط شاخصهای کلیدی عملکرد و بودجه از این جهت است که هر شاخصی که تعریف میکنیم برای محقق شدنش، به بودجه نیاز داریم. نمیتوانید یک اتصال انتزاعی بین شاخصهای کلیدی عملکرد و بودجه ایجاد کنید. این اتصال باید به نحو منطقی و بر مبنای واقعیت باشد.
در این مثال سعی میکنم، نحوه اتصال درست و غلط KPIs را با بودجه تشریح کنم تا شما دچار چنین خطایی در هدفگذاری شاخصهای کلیدی عملکرد نشوید.
مثال :
بودجه در دسترس: 12500000 تومان
هزینه کلمات کلیدی هدف : 125000 تومان به ازای هر کلیک (CPC)
نرخ تبدیل فعلی : 4%
هدف گذاری 1: هدف گذاری میکنیم برای محقق شدن نرخ تبدیل 20%.
هدف گذاری 2: هدف گذاری میکنیم برای محقق شدن نرخ تبدیل 4%.
هدف گذاری شماره 1 به دلیل زیر نادرست و غیرواقع بینانه است.
به همین دلیل است که همیشه توصیه کردهام، وقتی سلسله مراتب اهداف دیجیتالمان را تدوین میکنیم، آنها را SMART کنیم.
همانطور که مشخص است، باید شاخص دیجیتالمان را حول و حوش نرخ تبدیل 4% هدف گذاری کنیم، چرا که بودجه در دسترس مان اجازه هدفگذاری بالاتر از این سطح را به ما نمیدهد. پس از هدف گذاری میتوانیم در مورد نحوه پایین آوردن هزینه هر کلیک (CPC) و بالا بردن نرخ تبدیل بیشتر بحث کنیم. البته ناگفته نماند که میتوانیم مقداری هم جاطلبی به خرج بدهیم و شاخصهای کلیدی عملکردمان را بر مبنای تجربه شخصی و کسب شده از کمپین قبلی و بهینهسازی آن تنظیم کنیم.
نکته دیگری که باید در اینجا مد نظر قرار بدهیم، این است که اگر مدیریت شرکت مصر بر دستیابی به نرخ تبدیل 20% باشد( یعنی هدف اول)، باید از مدیریت بخواهیم بودجه تخصیصی را به 312500000 تومان افزایش بدهد تا نرخ تبدیل 20 درصدی محقق شود.
چگونه KPIs هایمان را را SMART کنیم؟
همانطور که قبلا اشاره کردم، تمام سلسله مراتب اهداف از جمله اهداف بلندمدت، اهداف کوتاه مدت و شاخصهای کلیدی عملکرد را باید SMART کنیم. به این معنی که این اهداف باید برای هر کسی که به نوعی با آنها درگیر است قابل فهم باشد.
دلیل این قابل فهم کردن این هست که افراد مختلف، تفسیرهای مختلفی نسب به اهداف دارند و با SMART کردن اهدافمان تا حدودی از برداشتهای شخصی جلوگیری خواهیم کرد و یک برداشت واحد نسب به اهداف مختلف ایجاد خواهیم کرد. بنابراین وقتی شاخصهای کلیدی دیجیتالمان را تدوین میکنیم باید همه آنها را SMART کنیم.
- خاص (Specific) باشند.
- قابل اندازه گیری (Measurable) باشند.
- کاربردی (Actionable) باشند یا به تعبیری بر مبنای واقعیت موجود باشند نه انتزاعی. مثل هدف گذاری شماره 1 که این ویژگی را ندارد.
- مرتبط (Relevent) باشند.
- محدوده زمانی(Time bound) داشته باشند.
نحوه SMART کردن اهداف را به طور کامل در پست هدف گذاری SMART در دیجیتال مارکتینگ تشریح کردهام .
یک سطح حرفهایتر شویم!
“ تک پلن تحلیل شاخصهای کلیدی عملکرد کلی دیجیتال مارکتینگ” مهارت تحلیل دیجیتال مارکتینگتان را وارد سطح حرفهایتری میکند.